روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . راستی این رسول عشق و دوستی این پیام رسان خوبی ها و پاکی ها چه کرد که از عمق مرداب عصر جاهلی نیلوفرانی چون ابوذر - مقداد عمار- یاسر و .... روئیدند؟
نوشته شده در دوشنبه 91/3/29ساعت
12:0 صبح توسط نیلوفرآبی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |